کد مطلب:28926 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:124

پاسخ شیخ مفید












علّامه مجلسی روایت كرده است كه: در كتاب المسائل العُكبَریة از شیخ مفید سؤال شده است: نزد ما اجماعی است كه امام می داند چه خواهد شد. پس چرا امیر مؤمنان به مسجد رفت، با آن كه می دانست كشته می شود و قاتل و زمان كشته شدن را هم می دانست؟ و چرا حسین بن علی علیهما السلام به كوفه رفت، با آن كه می دانست آنان یاری اش نمی كنند و او در این سفر كشته می شود؟ و چرا وقتی محاصره اش كردند و می دانست كه آب را به روی او بسته اند و اگر چند ذراع زمین را حفر كند، آب می جوشد، ولی زمین را نكَند و به ضرر خویش كمك كرد تا از تشنگی جان باخت؟ و چرا امام حسن علیه السلام با معاویه قرار داد بست و حكومت را به او سپرد، با آن كه می دانست او پیمان می شكند و به عهد خود وفا نمی كند و شیعیان پدرش را می كشد؟

شیخ مفید جواب داد: امّا پاسخ این كه «امام می داند چه پیش خواهد آمد»، اجماع ما بر خلاف آن است و چنین سخنی مورد اجماع شیعه نیست. اجماع شیعه بر این است كه امام، حكم هر چه را پیش آید، می داند، نه آن كه به خودِ پیشامدها دانا باشد و به نحو تفصیل و جزئی بر آنها آگاه باشد. این نكته، اصلی را كه همه آن سؤال ها را بر آن استوار كرده، ساقط می كند. منعی نمی بینیم كه امام، با آگاهی یافتن از طریق خدای تعالی بعضی از حوادث را بداند؛ ولی این سخن كه او همه آنچه را خواهد شد، می داند، به این اطلاق، قبول نداریم و گوینده اش را بر صواب نمی دانیم، چرا كه ادّعایی بدون دلیل است.

سخن این كه امیر مؤمنان، قاتل و زمان شهادتش را می دانست، خبرهای متعددی آمده كه او فی الجمله می دانست كه كشته خواهد شد و نیز قاتلش را به طور مشخّص می شناخت، امّا این كه زمان شهادتش را بداند، دلیلی بر آن نیست و اگر هم باشد، لازمه اش آن نخواهد بود كه اعتراض كنندگان می پندارند. بعید نیست كه خداوند متعالْ او را متعبّد ساخته بوده است كه بر شهادتْ صبر كند و آماده مرگ باشد، تا بدین وسیله او را به درجات والایی برساند كه جز با شهادت نمی رسد و نیز می دانست كه با این كار، اطاعت خدا می كند؛ اطاعتی كه اگر به جز آن هم مكلّف می شد، آن را رد نمی كرد و امیر مؤمنان با این كار، خود را به هلاكت نیفكنده و بر كشته شدن خود كمك نكرده است، كمك كردنی كه نزد خردمندان ناپسند است.

امّا «علم امام حسین علیه السلام به این كه كوفیان یاری اش نمی كنند»، ما یقین به این نداریم، چون نه دلیل عقلی برای آن هست، نه چیزی شنیده شده است. اگر هم علم به آن داشت، پاسخش همان پاسخی است كه در مورد علم امیر مؤمنان علیه السلام به زمان شهادتش و قاتلش گفتم.

امّا این ادعای او كه ما (شیعیان) می گوییم: «حسین علیه السلام جای آب را می دانست و می توانست آب تهیه كند»، ما چنین نمی گوییم و در هیچ روایتی هم چنین نیامده است. به علاوه، آب طلبیدن و تلاش امام علیه السلام برای تهیه آب، برخلاف آن حكم می كند و اگر ثابت شود كه او بر جای آب آگاه بود، باز هم عقلاً ممنوع نیست كه وی متعبّد و مكلّف به ترك تلاش برای آب طلبیدن بوده است، از آن رو كه جلوگیری شده بود، همان گونه كه درباره امیر مؤمنان یاد كردیم، جز آن كه ظاهر حال، برخلاف آن است، آن سان كه پیش تر گفتیم.

سخن درباره علم امام حسن علیه السلام به سرانجامِ سپردن حكومت به معاویه، برخلاف آن است كه گذشت. در روایت است كه او به فرجام كار آگاه بود و شاهد حال هم گواه آن است، جز آن كه وی با آن كار، جلوی شتاب در كشته شدن خود و تسلیم شدن یارانش را به معاویه گرفت و لطفی در آن بود كه وی تا زمان وفاتش زنده بماند و لطفی برای باقی ماندن بسیاری از پیروان، خانواده و فرزندانش بود، و نیز دفع فسادی در دین كه می توانست از فسادی كه با آتش بس او پدید آمد، بسی بزرگ تر باشد و او داناتر بود كه چه كرده است، به همان دلیل كه یاد كردیم و جهات آن را بیان كردیم. (پایان كلام شیخ مفید)

علّامه مجلسی می افزاید: سیّد مهنّا بن سنان نیز همین سؤال را از علّامه حلّی در مورد امیر مؤمنان پرسید. وی جواب داد كه: احتمال دارد او را از وقوع شهادت در آن شب خبر داده بودند؛ ولی نمی دانست در چه وقتی از آن شب یا در كجا كشته می شود و پاسخ دیگر این كه تكلیف حضرتش با تكلیف ما متفاوت است. پس جایز است كه خون شریف خود را در راه خدای متعال نثار كند، همان گونه كه بر مجاهد، واجب است پایداری كند، هر چند مقاومتش به شهادت بینجامد.